دهی است از دهستان درو فرامان بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان که در 25 هزارگزی خاور کرمانشاه و 3 هزارگزی خاور قلعۀ قباد واقع شده. تپه ماهور و سردسیر است و 80 تن سکنه دارد. آبش از چاه و محصولش غلات دیم لبنیات و نخود میباشد شغل اهالی زراعت و گله داری است و راهش مالرو است ولی در تابستان از کرانی اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
دهی است از دهستان درو فرامان بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان که در 25 هزارگزی خاور کرمانشاه و 3 هزارگزی خاور قلعۀ قباد واقع شده. تپه ماهور و سردسیر است و 80 تن سکنه دارد. آبش از چاه و محصولش غلات دیم لبنیات و نخود میباشد شغل اهالی زراعت و گله داری است و راهش مالرو است ولی در تابستان از کرانی اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
چهل مناره. نام سابق تخت جمشید. (فرهنگ ایران باستان ص 130). نامی بود که بومیان محل به تخت جمشید میدادند. (یادداشت مؤلف) رجوع به پرس پولیس و تخت جمشید شود
چهل مناره. نام سابق تخت جمشید. (فرهنگ ایران باستان ص 130). نامی بود که بومیان محل به تخت جمشید میدادند. (یادداشت مؤلف) رجوع به پرس پولیس و تخت جمشید شود
عبارت از تخت سلیمان علیه السلام است. (برهان) (از انجمن آرا) (از آنندراج). تخت سلیمان، در فارس. (از ناظم الاطباء) ، عمارت جمشید را نیز گویند و آن یکصدوچهل ستون بوده و بر بالای آن قصری ساخته بوده اند یکصدوشصت گز. (برهان). عمارت جمشید را نیز گویند. (از انجمن آرا) (از آنندراج). تخت جمشید که در فارس واقع است. (از ناظم الاطباء). چل منار: وربلندی درشت میخواهی میلی از چل مناره در برگیر. سعدی (صاحبیه). رجوع به چل منار وچهل مناره شود
عبارت از تخت سلیمان علیه السلام است. (برهان) (از انجمن آرا) (از آنندراج). تخت سلیمان، در فارس. (از ناظم الاطباء) ، عمارت جمشید را نیز گویند و آن یکصدوچهل ستون بوده و بر بالای آن قصری ساخته بوده اند یکصدوشصت گز. (برهان). عمارت جمشید را نیز گویند. (از انجمن آرا) (از آنندراج). تخت جمشید که در فارس واقع است. (از ناظم الاطباء). چل منار: وربلندی درشت میخواهی میلی از چل مناره در برگیر. سعدی (صاحبیه). رجوع به چل منار وچهل مناره شود
دهی از دهستان گیوی بخش سنجبد شهرستان هروآباد که در 10 هزارگزی فادر مرکز بخش گیوی و 10 هزارگزی راه شوسۀ هروآبادبه میانه واقع است. این دهستان کوهستانی و سردسیر است و در کوههای طالش دارای مزارع و مراتع بسیار می باشد و 278 تن سکنه از ایل شاطرانلو دارد. آبش از چشمه. محصولش غلات و حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی از دهستان گیوی بخش سنجبد شهرستان هروآباد که در 10 هزارگزی فادر مرکز بخش گیوی و 10 هزارگزی راه شوسۀ هروآبادبه میانه واقع است. این دهستان کوهستانی و سردسیر است و در کوههای طالش دارای مزارع و مراتع بسیار می باشد و 278 تن سکنه از ایل شاطرانلو دارد. آبش از چشمه. محصولش غلات و حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است جزء دهستان خرقان شرقی بخش آوج شهرستان قزوین که سردسیر و کوهستانی است و 287 تن سکنه دارد، آبش از چشمه سار. محصولش غلات و باغات. شغل اهالی زراعت و بافتن گلیم و جاجیم وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی است جزء دهستان خرقان شرقی بخش آوج شهرستان قزوین که سردسیر و کوهستانی است و 287 تن سکنه دارد، آبش از چشمه سار. محصولش غلات و باغات. شغل اهالی زراعت و بافتن گلیم و جاجیم وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
مناری که در آن کله دزدان و راهزنان و محکومان را چینند تا مایه عبرت مردم گردد منارکله: (بدست خالی ازین راه آخرت گذر است بسان کله منارت اگر هزار سر است)، (رازی)، نره شرم مرد: (شد سر آمد برنگ کله منار در جهان هر که او زیاده سر است)، (عبدالغنی قبول)
مناری که در آن کله دزدان و راهزنان و محکومان را چینند تا مایه عبرت مردم گردد منارکله: (بدست خالی ازین راه آخرت گذر است بسان کله منارت اگر هزار سر است)، (رازی)، نره شرم مرد: (شد سر آمد برنگ کله منار در جهان هر که او زیاده سر است)، (عبدالغنی قبول)